چند کلمه در شرح محتوای و..

تاريخچه باشگاه ورزشي نفت تهران

 

 - باشگاه شرکت نفت .

اولين تيم باشگاهي فوتبال نفت تهران و اولين روز تمرين اين تيم در سال 1357

این باشگاه در 1329 ش ، به ریاست افتخاری مجید دیبا، در ساختمان مرکزی شرکت نفت تأسیس شد و در جنوب ایران هم شعبه هایی با امکانات ورزشی و فرهنگی داشت که محل برگزاری میهمانیها، جشنها و مجالس موسیقی بود ( نامة صنعت نفت ایران ، ش 12، ص 39؛ ش 8، ص 43). باشگاههای اصلی شرکت نفت عبارت بودند از: باشگاه نفت تهران با تأسیساتی نظیر تالار بیلیارد، استخر شنا، و زمینهای والیبال و فوتبال و اسکواش (همان ، ش 6، ص 41؛ ش 3، ص 40)؛ باشگاه نفت اهواز با امکانات ورزشی گوناگون مانند اسنوکر، بیلیارد، روشن پول ، بدمینتون ، شنا، والیبال (همان ، ش 2، ص 40)؛ باشگاه نفت آبادان دارای زمین سوارکاری ، استخر شنا، زمین والیبال و فوتبال (همان 10، ش 43؛ ص 43)؛ و باشگاه نفتون مسجد سلیمان از قدیمیترین باشگاههای شرکت نفت و دارای باشگاه سوارکاری ، و امکانات ورزشی از قبیل شطرنج ، تنیس ، بیلیارد، و اسنوکر (همان ، ش 3، ص 31). در سایر شهرها نظیر آغاجاری و کرمانشاه هم باشگاه شرکت نفت دایر بود و در حال حاضر این باشگاه با امکانات محدودتری فعّالیّت می کند.

از دیگر باشگاههای دولتی ، باشگاه راه آهن (تأسیس : 1316 ش )، باشگاه بانک سپه (1342 ش )، باشگاه دارایی (1348 ش )، و باشگاه وزارت خارجه (1356 ش ) را می توان نام برد.

و حالا پس از مدت ها تلاش و زحمت با همت و ياري زحمت كشان اين عرصه مخصوصا زحمت هاي بي بديع  دبير محترم هيات فوتبال نفت و مدير محترم منابع انساني شركت مهندسي و توسعه نفت جناب آقاي زارعي كه اگر پيگيريها و لطف بي پايانشان نبود لاجرم درخت اين وبلاگ هيچگاه به گل نمي نشست،همچنين جناب آقايان  ايرانيان سرپرست تيم،مير شيباني رئيس ورزش همگاني و بازيكن اسبق تيم نفت،هنروري بازيكن اسبق تيم و آقاي سيد عليخاني مربي چندين ساله تيم كه باعث گرديدند تا ما بتوانيم براي اولين بار  براي شما عزيزان، اين خاطرات را در وبلاگ زنده كنيم و از گذشته تا كنون را ترسيم نمائيم و يادشان را گرامي بداريم ،سپاسگذاري و قدر داني مي شود/.

 

 

با عارف سيد عليخاني مربي چندين ساله فوتبال نفت تهران



 

بيوگرافــي

سيد صادق سيد عليخاني(عارف) 65 ساله بيش از 40 سال سابقه ورزشي

-كارمند بازنشسته امور ورزش نفت

-بيش از 34 سال سابقه كاراداري

-رئيس و معاون باشگاه تهرانسر و شهيد زرگر بيش از 15 سال

-دبير هيأت فوتبال نفت-مسئول كميته فني- مسئول كميته مربيان- مسئول كميته اجرائي- مدير تيمهاي نفت –مربي چندين ساله نفت بعد از انقلاب در دسته اول تهران و دوم تهران- مسئول كلاسهاي آموزشي نفت –مدير مدارس فوتبال نفت و اردوهاي تابستاني نفت و غيره

 

1- بازيكن تيمهاي شاهين و پرسپوليس قبل از انقلاب سال 42 الي 48

بازيكن تيمهاي دسته اول و دوم تهران –پيام- دارائي-ايرانا- ايرانما- سپهر- بعد از انقلاب

بازيكن تيم فوتبال پيشكسوتان پرسپوليس

 

2- مربي

مربي تيمهاي جوانان باشگاههاي تهران از جمله پرسپوليس و قهرماني درتهران

مربي نوجوانان تهران جهت شركت در مسابقات قهرماني كشور

مربي جوانان تهران جهت شركت در مسابقات قهرماني كشور

مربي تيمهاي زير 21 سال ايران جهت شركت در مسابقات تولون فرانسه بهمراه جلال طالبي و مرحوم پرويز دهداري مربي تيم ملي جوانان ايران در سال 61-62 جهت شركت در مسابقات آسيائي نپال

دعوت به همكاري با فدراسيون فوتبال جهت انتخاب بازيكنان ملي قبل از انقلاب

-داوري رسمي فدراسيون فوتبال

-گذراندن هفت دوره كلاس مربيگري و داوري فوتبال

-گذراندن سه دوره كلاس آموزشي مربيگري رده سني زير 14 سال

تيم نفت تهران در سال 1362 با مربي گري آقاي سيد عليخاني

 

 تاريخچه فوتبال

نفت تهران و باشگاه تهرانسر  از زبان عارف سيد عليخاني مربي چندين ساله نفت تهران


افتتاح باشگاه ورزشي تهران در سال 1352 توسط دكتر اقبال وزير وقت آن زمان انجام شد و اين اولين گامي بود براي شكل گيري تيم فوتبال نفت تهران و تمرينات اين تيم قبل از انقلاب اسلامي.

تيم فوتبال نفت قبل از انقلاب اسلامي مربي گراني چون مرحوم حميد شيرزاده گان ، ايرج سده و بازيكناني با سابقه مثل داود پهلواني ، محمد مايلي كهن ، مصطفي توكلي داشت كه با اين تيم و مربياني كه ذكر شد توانستند قهرمان جام حذفي باشگاههاي تهران شوند كه كاپ قهرماني اين دوره هم اكنون در باشگاه ورزشي تهرانسر كه    تمرينات و مسابقات تيم نفت بود موجود است از مربيان زحمت كشي كه بعد از انقلاب شكوهمند با تيم نفت تهران فعاليت مي نمودند مي توان عارف سيد عليخاني ، محمد ياوري ، بيژن جعفري ، بهرام مير شيباني ناصر فرياد شيران و يك مربي روسي و هم اكنون نيز آقاي مهدي دينورزاده هدايت تيم فوتبال نفت را بر عهده دارد و ما ياد اين عزيزان را گرامي مي داريم.


در سال 1359 بعد از انقلاب شكوهمند در باشگاههاي تهران كلاً 112 تيم حضور داشتند كه بعد از قرعه كشي اين 112 تيم به 12 گروه 10 تيمي تقسيم شد و از هر گروه تيم هايي كه اول شدند در دسته اول باشگاه تهران تيم هايي كه دوم و سوم و چهارم شدند در ديگر دسته ها به ترتيب جا شدند.

در اين فاصله كه مربي گري تيم نفت بر عهده آقاي سيد عليخاني بود حدود هفت سال تيم نفت جايگاه خود را در دسته اول تهران حفظ نمود و حتي در اين 7 سال از جايگاه 6 جدول نذول نداشت.

از سال 66 تا بعد از آن تيم نفت در دسته دوم تهران جاي گرفت و چندين سال در دسته دوم تهران حضور داشت كه از جمله مربيان اين تيم از سال 66 به بعد را مي توان به ترتيب آقايان سيد عليخاني ،محمود ياوري ، بيژن جعفري ،بهرام ميرشيباني ، فرياد شيران اشاره نمود كه ياد اين عزيزان را گرامي مي داريم.

نگاهي خواهيم داشت به افرادي كه در جايگاه هاي مختلف  در باشگاه ورزشي تهرانسر و ورزش نفت فعاليت داشته و جز زحمتكشان اين عرصه مي باشند و ما ياد آنها را گرامي مي داريم.

كاركنان امور ورزش بعد از انقلاب اسلامي آقايان ابراهيم يزدان پناه ، بهرام ميرشيباني ، مجيد سليم پور ،بيژن عزيزي ، يعقوب نجفي جويباري و مرحوم رضا انتظاري را مي توان نام برد.

مسئولين باشگاه تهرانسر بعد از انقلاب اسلامي به آقايان : محمودي ،افشار،آزرنگ،سيد عليخاني،مرادي،مصيب پناه، رمضاني ،اسلامي،تاجيك،يزدان پناه اشاره نمود.

رياست امور ورزش در قبل از انقلاب كه مي توان آنرا نقطه ي عطفي در پيشرفت ورزش فوتبال در  تاريخ  صنعت نفت تهران دانست كساني كه با زحمت بي بديعشان در بارور كردن ارزش هاي فوتبال نفت سهم بسزايي داشتند :آقايان جعفر نامدار و پرويز دهداري  اشاره نمود و يادشان گرامي باد.

بعدازانقلاب مي توان به آقايان كدخدازاده،تيمسار شيرزادي،مصيب نيا،حقيقيان،اسلامي،رجايي و قنبر زاده رئيس امور ورزش وقت اشاره كرد. روئساي هيات فوتبال نفت به همراه دبيران هيات كه سهم مهمي در پيشرفت و موفقيت تيم داشتند را بعد از انقلاب اسلامي مي توان به آقايان جعفر انيسي ، ايرانيان، مير شيباني، نعمت الهي شهنازي،جاسم اصل يروف، و جناب آقاي عليپور رئيس هيأت وقت ميباشد اشاره نمود و آقايان قاسم عليجاني، عارف سيد عليخاني، بهرام مير شيباني، نعمت الهي، و جناب آقاي عبدالحميد زارعي دبير هيأت وقت اشاره نمود.

قابل ذكر است با تلاش ها و زحمات عزيزاني چون ناصر فرياد شيران مربي تيم تا سال 85 و رئيس محترم هيأت جناب آقاي عليپور و دبير محترم هيأت جناب آقاي زارعي تيم نفت توانست پس از سالها انتظار و تلاش جايگاه خود را تغيير داده وبه ليگ دسته يك كشور صعود كند و هم اكنون صدر نشين گروه خود در ليگ ميباشد. و ما زحمت ها و فداكاري هايي اين افراد ارج مي نهيم و دستشان را به گرمي مي فشاريم و به اين عزيزان خدا قوت مي گوئيم.

نام بازيكنان زحمت كشي كه هيچ گاه از آنها يادي نشد و نامشان درتاريخ فوتبال نفت محو شده را زنده نگه ميداريم و يادشان را گرامي ميداريم. آقايان علي كريمي، جواد نكونام،اصغر مدير روستا، اكبر يوسفي، بهرام مير شيباني، سيد محمود حقيقيان ، منصور رشيدي، مجيد سليم پور، بيژن عزيزي، محمد خزائي، نكوبين، اسرافيل عزتي، رحمان رحيمي، عبدالعلي كلانتري ، مهدي هنروري، مصطفي كلانتري، خسرو صلح كنان، علي ميزاپور،داود پهلواني، داود گل افشاني، واحد جعفري، هاشم عسكري، صادق بابايي، اكبر زنديه، باقري، زرنشان،ابرهيم حمامي، محمود رحيمي، محمد مصطفي زاده ، پرويز حاجي پيري،امير سيف پور، مهدي قالميان،محمود امامي، علي نور محمدي، داود آقا علي، حسن جشني وند، خليل جعفري، بشير رمضاني،قديري، زرغامي، سهراب ميرزايي، ، صمغ آبادي، منصور فرياد شيران.

 

به قلم مظهر رستمي نژاد 23/12/88

تيم نونهالان نفت


با مهدي هنروري بازيكن اسبق تيم نفت تهران

در تاريخ يك دي ماه يك هزارو سيصد سي و شش در تهران به دنيا آمد – فوتبال را در همان دوران كودكي در سنين 7-6 سال آغاز كرد علاقه وافري كه به اين رشته داشت باعث شد بعد از گذراندن دوره هاي مختلف در سن 16 سالگي در سال 52 عضو باشگاه تهران و سپس در تيم‌هاي جوانان باشگاه سپهر دسته سوم باشگاه سپهر و دسته دوم باشگاه تهران فعاليت نمايد.

در 56 به خدمت مقدس سربازي اعزام گرديد بعد از اين دوران درسال 59 تا 67 به عضو تيم فوتبال نفت تهران در آمد و در همين دوران در سال 61 به بعد نيز دورة داوري را سپري نمود در سال 74 به عنوان مربي تيم نوجوانان نفت برگزيده شد كه دوره مربيگري را نيز در همين دوران سپري نمود از سال 74 به بعد ايشان در بالا ترين رده هاي كشور((ليگ برتر))به عمر قضاوت پرداختند در سال 81 تا 83 همزمان با داوري فوتبال داوري فوتسال را نيز به عهده و در حال حاظر نيز بازنشسته شركت ملي نفت و در خدمت ورزش و داوري ليگ هاي كشور مي باشند.

به قلم مظهر رستمي نژاد هشتم اسفند ماه يك هزار سيصد و هشتادوهشت



با ايرانيان سرپرست تيم فوتبال بزرگسالان و بازيكن اسبق تيم فوتبال نفت تهران

در دوازدهم فروردين ماه سال يك هزار سيصد و سي وشش در تهران به دنيا آمد فوتبال را در 8 سالگي در محله مجديه تهران در محلات آغاز كرد بين سال هاي 50 الي 52 در سن 14 سالگي عضو تيم ژاندارمري به مربي گري آقاي شوركا مشغول به بازي شد در سال 54 به تيم ملي جوانان دعوت شد در سال 55 تا 57 به خدمت مقدس سربازي اعزام گرديد و در عين حال در تيم فوتبال ارتش مشغول به بازي شد كه در اين مدت به مدت 2 سال قهرمان ارتش هاي كشور شدند.

در سال 58 به بعد به علت پاره اي از مشكلات و مسئوليت هايي كه در كميته امداد داشتند تا حدودي از بازي ها باشگاهي به دور بودند در سال 62 به استخدام شركت ملي نفت ايران در آمد و در تيم هاي داخلي و بازي هاي شركت نفت حضور داشتند در سال 66 از طرف آقاي انيسي رئيس هيات فوتبال وقت به عنوان مسئول كميته انضباطي منصوب شدند در سال 70 به دستور همان مسئول به عنوان دبير هيات فوتبال منصوب شدند و به عنوان سرپرست تيم جوانان نفت منصوب شد در سال 71 با توجه به استعفاي آقاي انيسي ايشان به عنوان رئيس هيات فوتبال وقت از طرف آقاي مصيب نيا رئيس امور ورزش وقت منصوب شد و تا سال 81 مديريت تيم جوانان بودند و در سال 81 به بعد به دستور آقاي نعمت الهي رئيس هيات فوتبال نفت وقت به عنوان سرپرست تيم فوتبال بزرگسال منصوب شد و بين سال هاي 84 تا 87 طي حكمي از آقاي اسدي فرمانده مقاومت بسيج وزارت نفت به عنوان معاونت تربيت بدني مركز مقاومت بسيج وزارت نفت منصوب شد.

در سال 63 تا 87 به عنوان رئيس عمليات ترابري شركت ملي نفت با توجه به دوره هايي كه ايشان در رابطه با سرپرستي و مديريت در آكادمي المپيك گذرانده اند و با حفظ سمت به عنوان رئيس ترابري شركت نفت منصوب شد و هم اكنون نيز سرپرست تيم بزرگسالان نفت مي با شند.


با بهرام ميرشيباني رئيس امور ورزش همگاني و بازيكن اسبق تيم نفت تهران

در تاريخ چهارم بهمن يك هزار سيصد و سي چهار در محله بهارستان كنوني به دنيا آمد فوتبال را در نونهالي در تيم محلي جاويد در سن 9 سالگي در سال 43 زير نظر برادر بزرگترش خسرو ميرشيباني آغاز كرد در سال 43 عضو تيم نونهالان تاج سابق زير نظر آقاي دانايي فرد نيز بود، در سال 51-50 در تيم فوتبال جوانان بانك سپه مشغول به فعاليت شد كه همزمان با جوانان در تيم بزرگسالان نيز به عنوان هافبك بازي مي كرد كه به عنوان مرد 6 گله نيز در همان سال و در همان تيم نيز انتخاب شد در سال 53 در تيم منتخب جوانان تهران انتخاب شد و به همراه اين تيم قهرمان ايران شدند. در سال 54 به عضو تيم ملي جوانان در آمد و در چند ترنومنت بين المللي شركت نمود و به مدال طلا دست يافت.

از جمله مهمترين قهرماني هاي بدست آمده مي توان به مسابقات آسيايي تايلند كه در شهر بانكوك در سال 55 برگزار شد اشاره كرد كه تيم ايران همراه با ايشان به مقام قهرماني دست يافت. در سال57-56 در كنار چهره هاي بزرگ فوتبال ايران همچون علي پروين به عضويت تيم بزرگسالان پرسپوليس در آمد و در سال 57 به تيم اكباتان كه در ليگ دسته يك كشور حضور داشت پيوست و در همان سال با اين تيم قهرمان شدند. در سال 58 به اردوي تيم ملي اميد ايران دعوت شد و جهت شركت در مسابقات تركيه انتخاب شد اما به خاطر فضايي كه در آن زمان در ايران حاكم بود كه همزمان مصادف با پيروزي انقلاب اسلامي بود اعزام تيم به تركيه لغو شد.

در سال 62-59 در تيم ملي ايران انتخاب شد ولي به علت فضاي حاكم بر ايران مسابقات برگزار نشد. از سال 58 به عضويت تيم فوتبال نفت تهران در آمد و در حدود 11 سال به عنوان كاپيتان تيم نفت مشغول به فعاليت شد. در سال 64 و 69 به عنوان بهترين بازيكن اخلاق و فني ترين بازيكن انتخاب شد.  همچنين در كلاس ها ي مربي گري A آسيا شركت نموده و به درجه مربيگري نائل آمد و هم اكنون رئيس امور ورزش همگاني و در خدمت ورزش نفت مي باشد.

به قلم مظهر رستمي نژاد دهم اسفند ماه سال هشتاد و هشت.


با به تصوير كشيدن عكس هاي ذيل شمارا همگام با گذشت زمان به گذشته اي دور دست خواهيم برد كه مسابقات مختلف تيم نفت را از جمله با تيم هاي پرسپوليس -تاج قديم - و ديگر تيم ها را برايتان  به تصوير مي كشيم و ياد كساني را كه براي اين مرز بوم زحمت كشيدند را گرامي ميداريم.

گوشه اي از آلبوم عكس هاي تيم فوتبال نفت تهران  بين سالهاي 57 الي 68







تيم فوتبال نفت در سال 1364






تيم نفت در سال 1362








مير شيباني در كنار   قله نوعي




مير شيباني كاپيتان تيم نفت در كنار  علي پروين كاپيتان تيم پرسپوليس



تهيه و تنظيم و گزارش: مظهر رستمي نژاد

گوشه اي از خاطرات سيد محمود حقيقيان اولين كاپيتان تيم ملي فوتبال و بازيكن چند ساله تيم فوتبال نفت محمود حقيقيان فوتباليست انقلابي و اولين كاپيتان تيم ملي بعد از شروع جنگ تحميلي هيچ وقت از رانت استفاده نكردم

مردان بزرگ زيادي نسل پيش از انقلاب اسلامي با اعتقاد كامل به حفظ و صيانت از ارش هاي اخلاقي و انساني و مذهبي مي پرداختند يكي از مردان بزرگ سيد محمود حقيقيان بود يكي از نوادر تاريخ فوتبال ايران كه در تمام طول باعث شد كه بعد از انقلاب اسلامي  تا مرز كاپيتاني تيم ملي پيش برود؟البته سوالي را مي پرسيم كه خودمان جوابشان را داريم كه در تيم پاس كه 10 هافبك درجه اول مثل مهدي مناجاتي ،محمد صادقي،علي مناجاتي ،همايون شاهرخي ،ناصر سليمي،ايراج داناي فر،بهروز صحابه بهتاش فريبا و ضيائ عربشاهي حاضر بودند او هافبك ثابت بود گفت گو نوستالژيك ما با حقيقيان كه بيشتر حول و هوش حال و هواي انقلاب بود در آستانه 22 بهمن بخوانيم.
اين كه در دوران جواني حافظ ارزش هاي اخلاقي و مذهبي بوديد كه باعث نشد بعد از انقلاب كاپيتان تيم ملي شويد؟
تعريف از خود نباشد اما وقتي در پاس بازي مي كردم حسن حبيبي اعتقاد كاملي به من داشت و مي دانيد با وجود 10 هافبك درجه اول پاس هميشه بازيكن  تيم بودند.در تمرينات آن قدرت رقابت فشرده بود بود كه كار ما را سخت از آن زمان مسابقه بود براي ما شكل كار واقعاً برعكس بود من مهدي مناجاتي محمد صادقي ايرج داناي فر و همايون شاهرخي آن قذرت رقابت مان فشرده بود كه گاهي فراموش مي كرديم اين جا مسابقه نيست و تمرين است روز مسابقه براي ما روز آرامش است.
وهمان وقت يعني در دوران طاغوت به تيم ملي رسيدند؟
بله بنابراين سابقه ملي من ربطي به دوران قبل و بعد از انقلاب ندارد در زمستان سال 55 به تيم ملي دعوت شدم و مقابل سوريه در ورزشگاه عباسپون دمشق ا.ولين بازي ملي م راانجام دادم آن وقت ابراهيم قاسم پور هافبك چپ تيم ملي بود و من در روز8 بهمن سال 55 در نيمه اول بازي برابر سوريه در مقدماتي جام جهاني 1978 جايث قاسم پور را گرفتم.
آن وقت در اردوي تيم ملي مانعي براي انجام فرايض مذهبي وجود نداشت؟
حشمت خان هم روانشناس بود هم روشن فكر انصافاً مي دانست كه بچه ها را بايد در انجام امور اعتقاد آزاد بذارد او به اعتقادات ما احترام مي گذاشت و واقعاً كاري به دين ايمانمان نداشت.
به جز شما چند نفر در ارودي آن روزها تيم ملي از اقدامات خلاف شروع دوري نمي كردند؟
من حتي در مورد بقيه كنكاش نمي كردم اصلا بهتر است بگويم از سوالتان اصلا خوشم نيامد.

خوب قسمت پر ليوان را بگوييم و ببينيم چند نفر بيشتر متعقد بودند و به قول معروف خلي بچه مسلمان آن هم در فضاي ضد اخلاقي دوران شاهنشاهي؟

بچه ها معتقدند كم نداشتيم از محمد دادكان گرفته تا مهدي دينورزاده محمد مايلي كهن و بعد ها امير مرزوقي مي گويند گاهي مسئول تداركات وقت تيم ملي برنامه ها را بدون در نظر گرفتن
 زمان فرايض مذهبي بچه ها هماهنگ مي كرده است. البته مسئول تداركات تيم ملي در آن زمان ابوالفضل جلالي بوده، به همين جهت جواب شما به اين سوال مي تواند تكليف اين ابهام را روشن كند.
خب متاسفانه در كل سيستم نگرشي مثبتي بر احترام به فرايض مذهبي وجود نداشت. اما در زمان مدير تداركاتي آقاي جلالي، مساله خاصي پيش نيامد يا اگر هم پيش آمد و مثلاً به خاطر يك برنامه ريزي نمازمان قضا شد، ايشان مقصر نبودند.
از فضاي روز اولي كه پيراهن تيم ملي را پوشيديد بيشتر بگوييد.

در سفر سوريه من مجرد بودم هميشه اعتقاد عميقي به حضرت زينب(س) داشته و دارم. آن جا ضريح مبارك را گرفته و نذر كردم ، اگر ازدواج كردم و صاحب دختر شدم اسمش را زينب بگذارم. بعد از آن خدا 3 دختر به من عطا كرد.

بعد از جام جهاني بارفيكس تيم ملي شديد، اگر قاسم پور از ايران نمي رفت، آيا اين پيراهن باز هم به شما مي رسيد؟


فيكس شدن من ربطي به قبل و بعد از انقلاب اسلامي نداشت، بلكه وابسته به نگرش مهاجراني بود كه مهره هاي تيم ملي را براساس ثبات انتخاب كرده و به تركيب تيم ملي دست نمي زد.آقاي حبيبي هم كه آماده ترين ها را وارد تركيب ميكرد. درسال هاي 58تا 60 قاسمپوردر تيم ملي نبود اما پروين، برزگري،شعارغفاري،نعلچگر، ابراهيم زاده ،درخشان و...بودند ورقابت  بسيار فشرده بود.  

سوالات ما بر مبناي  سالگرد انقلاب تنظيم شده است. شما روز 15 شهريور 57، 2 روز قبل از 17 شهريور معروف براي تيم ملي مقابل شوروي سابق بازي كرديد، 2 روز بعد راهپيمايي خونين 17 شهريور برگزار شدو خيلي ها از جمله شما به جرگه انقلابيون پيوستيد، اين چرخش بعدها منفعت هاي خاصي به همراه نداشت؟

ببينيد اول اين را روشن كنم كه من شخصاً آدم سياسي نيستم و هميشه به ورزش پاك و اخلاق مند توجه نداشته ام، اگر وابسته به دسته هاي سياسي بودم شك نكنيد در ساليان اخير صاحب مسئوليت هاي بزرگي مي شدم. من كسي بودم كه در 28 سالگي قرار بود رئيس سازمان ورزش و رئيس فدراسيون فوتبال شوم، اما قبول نكردم و خلاصه هيچ وقت از انقلابي بودنم به عنوان يك رانت سو استفاده نكرم.



ادامه بدهيد . توضيحات دقيق شما حتماً مي تواند بخشي از تاريخ ورزش ما را شفاف كند.

من كارمند شركت نفت بودم. از مسئولان رده بالاي وزارتخانه رياست سازمان را پيشنهاد كردند، اما پيشنهاد مسئوليت رياست فدراسيون را خود آقاي مصطفي داوودي –رئيس وقت سازمان مستقيم به خود من داد. روزي ايشان بنده و آقاي كاظم خان رحيمي فوتباليست ارزنده شاهين، پرسپوليس و دوست نزديك حاج سيد احمد آقاخميني –را خواستند و گفتند يكي از شما كميته المپيك را در دست بگيريد و ديگري فدراسيون فوتبال را اداره كند. هيچ كدام نپذيرفتيم فكر كردم كارم عاقلانه است. هادي ساعي كه امروز در عين توانش براي سرمربي تيم ملي بزرگسالان تيم ملي نوجوانان را اداره مي كند تا پله پله بالا بيايد، هيچ وقت زمين نمي خورد، اما بعضي از دوستان فوتباليست مثل خداداد عزيزي و علي دايي را ببينيد كه در شروع كار مربيگري چقدر لطمه خورده و چند بار بركنار شدند.

و شما قبول نكرديد و عطاي كار رابه لقايش بخشيديد، راستي چرا براي شما رياست فدراسيون جذابيتي نداشت؟

جذابيت صندلي رياست، ادامه همان تفكر جذابيت دنيا و ظواهر دنيوي است. امروز كفاشيان صندلي رياست را دو دستي چسبيده و مي گويد، از جايم تكان نمي خورم. اما من وقتي مخالفت كردم داوودي گفت: پس مشاورم باش ويك مرد لايق را بياور. من هم سراغ دادكان رفتم كه از دوستان عزيزم بوده وهست. قضيه مربوط به سال 61 است. گفتم محمد بيا رئيس فدراسيون شو، آقاي داوودي مي خواهد مديريت و خدمت گذاري تكليف ماست قبول كن، اما دادكان گفت: من جوانم و تخصص كار را ندارم. به دعوت تو مي آيم، اما پست را قبول نمي كنم. در اتاق داوودي به دادكان گفت: پسر برو كارت را شروع كن ، اما دادكان نپذيرفت و گفت: هروقت قدرت و توانايي اداره فوتبال را پيدا كردم برميگردم. من خودم به رغم اين پيشنهاد هاي بزرگ اجازه خواستم تا در 27 سال قبل رئيس كميته آموزش فدراسيون فوتبال شوم. آن وقت ها فوتبال آدم تحصيلكرده كم داشت و من كه تحصيلكرده بودم فكر مي كردم مي توانم در كميته آموزش منشا اثر و خدمت باشم.

اين همه گذشت از كجا آمده بود؟ به خاطر شرايط و جو حاكم بر آن دوران نبودكه چنين تصميمي گرفتيد؟

ما بچه پايين شهر بوديم هر مكتب اجتماعي خصلت هاي خاص خودش را دارد. بچه پايين شهر بودن پشت سر خودش استغنا و مردانگي مي آورد. شايد آن روز اگر من و دادكان رئيس فدراسيون شده بوديم.نابود مي شديم و مثلاً يكي مثل دادكان20 سال بعد  نمي توانست فوتبال را به آن خوبي اداره كند. محمد دادكان و مايلي كهن در آن زمان فوتباليست هاي بسيار با اصالتي بودند.

با آن رفاقتي كه با دادكان داشتيد چطور در فدراسيونش تماسي با او نداشتيد؟

تماس كه داشتم، اما اگر منظورتان از تماس اين است كه چرا صاحب مسئوليتي در فدراسيون او نشدم. بسته به شخصيت ذاتي من دارد. اصلاً شما مي دانيد دكتر غفوري فرد كه روزگاري رئيس سازمان تربيت بدني بود، پسر خاله پدرم است؟ وقتي ايشان رئيس شدند، حتي حاج محمدرضا تهراني نزد ايشان رفت و گفت فلاني را به عنوان رئيس فدراسيون انتخاب كن، داستان مربوط به سال 68است، اما من در 4 سال رياست آقاي غفوري فرد تنها يك بار خدمت ايشان رفتم.

اما بههرحال با توجه به كسوت، سوابق و حرمت در جامعه فوتبال اين رياست حق دادكان ها و نو آموزها بوده و شايدحق امثال صفي زاده هاي و نصرا...سجادي ها نبود؟

راحت بگويم، به نظر من فوتبال اين روزها خيلي كثيف شده است. من كه در هيات مديره صنعت نفت هستم. هر روز شاهد تماس آم هايي هستم كه مي گويند با اين سهم ريالي فلان مربي و بازيكن را به صنعت نفت بياور. ولي من قبول نمي كنم در فوتبال كثيف ، اب سر بالا مي رود و قطعاً وقتي كه آب سربالا مي رود قورباغه ابوعطا مي خواند.

شما در هيات مديره صنعت نفت در غائله دادكان و نفت از چه كسي حمايت كرديد؟

به هر حال عضو هيات مديره صنعت نفت بوديم و پيگير كار تيم خودمان.

بعد از انقلاب اسلامي فوتبال ما درچه زمان هايي واقعاً خوب كار كرد؟

در زمان دادكان و تا حدودي دوران مصطفوي براي فوتبال خوب كار شد واين ورزش رشد نسبي داشت. علت سقوط فوتبال بعد از دوران دادكان هم به نظر من حضور آدم هاي چسبيده به ميزهاي رياست و سياسيون در فوتبال بوده است.

در خط هافبك پاس در سال هاي 55 و 56 با وجود من ، مهدي مناجاتي ، صادق دانايي فرد، همايون شاهرخي، صحابه علي مناجاتي و... آن قدر رقابت فشرده بود كه روز تمرين، سخت ترين روز و روز بازي روز آرامش ما بود.



گوشه اي از صحبت هاي سيد محمود حقيقيان :

حشمت مهاجراني يك روان شناس بزرگ بود. او به اعتقادات ما احترام فراواني مي گذاشت.

اگر وابسته به جناح هاي سياسي بودم. صاحب مسئوليت هاي بسيار بزرگي مي شدم.

28 سالم بود كه گفتند بيا و رئيس فدراسيون فوتبال شو نپذيرفتم و بجاي خودم دادكان را معرفي كردم كه او هم نپذيرفت.

كفاشيان صندلي رياست را دودستي چسبيده اما ما حاضر نبوديم رئيس فدراسيون شويم.

غفوري فرد پسر خاله پدرم بود . اما در 4 ساله رياستش فقط يك بار اورا ديدم.

فوتبال ما بعد از انقلاب اسلامي تنها در زمان دادكان و تا حدي مصطفوي رشد داشت.

 فوتبال هايي در محضر امام(ره)

ياد باد آن روزگاران

 
نه فقط فوتبالي ها تمام ورزش ها براي ديدار با امام بي تابي مي كردند سرانجام در اسفند سال 1360 پيگيري هاي يكي از فوتبالي هاي انقلابي آن زملن يعني كاظم رحيمي نتيجه داد به به واسته دوستي نزديك با مرحوم سيد احمد خميني موفق شد اجازه اين ملاقات را از بيت امام بگيرد.كاظم رحيمي با حاج احمد در تيم همبازي بودند آن زمان همه از علايق فوتبالي يادگار امام اطلاع داشتند رحيمي از طريق همين دوستي نزديك با مرحوم حاج احمد آقا در اوايل انقلاب نزد نظان براي چند فوتباليست قديمي كه در مظان اتهامي بودند وساطت هم كرده بود باري در دوره اي كه در ورزش چندان جدي گرفته نمي شد و ستاره هاي ورزشي ديگر آن برو وبياي قبل را نداشتند و حتي از سوي برخي دستگاه ها به آن بي مهري هم مي شد جمله تاريخي اما در آن ديدار باعث شد اهالي ورزش به اعتبار تازه اي دست پيدا كنند .


آن جمله تاريخي (من ورزشكار نيستم ولي ورزشكاران را دوست دارم) بار رواني و فشاري روي دوش  ورزشي ها وجود داشت و نگاه هاي سختي را به آن ها ميشد از بين برد براي آن ديدار اعضاي تيم منتخب تهران كه قهرمان جام اعظم پاكستان شده بود اعضاي تيم پرسپوليس قهرمان جام بين المللي وحدت و بازكنان شاهين تهران به عنوان قهرمان جام حذفي تهران دعوت شده بودند .

فوتباليست ها به مرحوم آيت...توسلي مسئول بيت امام بود آن ها از جمله محمد دادكان كه بيش از ساير اصرار مي كرد تقاضا داشتند بيشتر با امام عكس بگيرند و از محضر ايشان بهره ببرند  كه سرانجام با موافقت شخص امام اين در خواست مورد اجابت قرار گرفت و چهره هايي نظير محمد دادكان،محمود حقيقيان ،مرحوم مجيد سبزي،حميد درخشان، رحيم يوسقي، محمد پنجعلي ،عباس كارگر،مهمان خوشبخت تر آن ديدار معنوي لقب گرفته تا مدتها به همين دليل به همبازيان خود فخر فروختند.


تهيه و تنظيم و گزارش از : مظهر رستمي نژاد



گزارش تخلف
بعدی